نیم نگاهی به فصل اول کتاب نظارت و راهنمایی دکتر نیک نامی
فصل اول کتاب نظارت و راهنمایی آموزشی دکتر نیکنامی
مفاهیم نظارت و راهنمایی آموزشی
در فرهنگ تعلیم و تربیت نظارت و راهنمایی چنین تعریف شده است:
کوشش های مسولان منتخب مدرسه برای راهنمایی و هدایت معلمان و دیگر کارکنان آموزشی در اصلاح وضع آموزش و روش های تدریس که مستلزم تحریک رشد و پیشرفت حرفه ای معلمان ،انتخاب هدفهای اموزشی و تجدید نظر در آنها ، مواد آموزشی ، روشهای تدریس ؛ و ارزشیابی آنهاست.(گود،1973).
مارکس و استوپس (1971)هرگونه فعالیتی را که عمدتا برای اصلاح آموزش در کلاس درس صورت گیرد در حوزه نظارت و راهنمایی آموزشی تلقی می کنند . برتون و برواکنر(1955) نظارت و راهنمایی آموزشی را خدمت فنی_ تخصصی ای می داند که هدف آن مطالعه و اصلاح همه عواملی است که بر رشد و پرورش کودک اثر میگذارد و معتقدند این کار وقتی به طور موثر انجام می گیرد که مبتنی بر همکاری گروهی باشد.
در متون کلاسیک تربیتی ،نظارت و راهنمایی به معنای کنترل هدایت و ارزشیابی امور جاری به منظور بررسی عملکردها ، وناظر آموزشی به معنای کسی که مسولیت نظارت بر کمیت و کیفیت انجام کار دیگران را برعهده دارد آمده است نظارت در این معنا بیشتر جنبه اداری دارد تا آموزشی، یعنی نظارت بر فعالیت ، عمل، فرآیند یا کار به نحوی که از لحاظ کمی و کیفی در سطح قابل قبولی انجام پذیرد.
نظارت و راهنمایی مفهوم عام وکلی دارد.بدین معنا که در همه موسسات کاربرد دارد.
راهنمای آموزشی فردی است که برنامه های نظارت و راهنمایی آموزشی را در مدرسه طراحی، اجرا و ارزشیابی میکندو با دیگر کارکنان مدرسه ارتباط متقابل دارد.
تعاریف متعدد دیگری از نظارت و راهنمایی آموزشی شده که در کتاب به طور کامل توضیح داده شده است.
سیر تاریخی مفاهیم نظارت و راهنمایی
نظارت و راهنمایی تحت عنوان بازرسی مدرسه و کلاس درس
نظارت و راهنمایی پیش از سال 1900 عمدتا از طریق بازرسی اداری و رسمی مدرسه و کلاس درس بوسیله افراد غیر حرفه ای و در بعضی موارد بوسیله شهروندان محلی یا مذهبی یا کمیته های ویژه متشکل از افراد عادی انجام می گرفت.(لوسیو و مکنیل، 1969).بازرسی به منظور نظارت بر کار معلم و اجرای قوانین و مقررات مدرسه بود تا اصلاح آموزش، مسائل تدریس و... .رابطه بین معلم و بازرس خشک و مستبدانه بود.و طبق قانون او (بازرس) از اختیارات لازم برای تشویق و تنبیه معلم برخوردار بود.
نظارت و راهنمایی علمی
در دهه های اولیه قرن بیستم آموزش و پرورش به شدت تحت تاثیر مفاهیم و یافته های مدیریت علمی قرار گرفت. تاثیرات ناشی از مدیریت علمی فردریک تیلور در آموزش و پرورش موجب پیدایی اندیشه ها ، روشها و یافته های جدیدی شد که مفاهیم سنتی نظارت و راهنمایی را تاحد زیادی متحول ساخت(وایلز،1967). در اینجا به برخی از نتایج کاربرد مدیریت علمی در آموزش و پرورش اشاره می کنیم:
1.اصلاح رابطه بین معلمان و راهنمایان آموزشی.
2.تعیین ویژگی های حرفه ای معلمان.
3.ایجاد انگیزه کاری.
4.کشف و ابداع بهترین شیوه های تدریس.
5.محور قرار گرفتن دانش آموز.
6.تاکید بر سنجش و تحقیق.
نظارت و راهنمایی تحت عنوان روابط انسانی آزاد منشانه
در اواخر دهه 1920 اعتراض به تعیین برنامه درسی و روش تدریس بوسیله مدیران رده بالای آموزش و پرورش و تحمیل آن به معلمان بیشتر شد.معلمان باید افرادی حرفه ای باشند و برای حرفه ای شدن به ناچار بایست به حداکثر رشد حرفه ای می رسیدند. در پی تغییرات وسیع اجتماعی و اقتصادی ای که در این سالها روی داد به تدریج احترام به شخصیت انسان(معلم) بیشتر مورد تاکید قرار گرفت.راهنمایان آموزشی در این زمان مشاور نامیده می شدند.
نظارت و راهنمایی تحت عنوان اصلاح روش تدریس
در دهه 1920 به زعم برخی نویسندگان اصلاح و بهبود روش های تدریس معلمان از اصلی ترین وظایف راهنمایان آموزشی به شمار می رفت. همه افرادی که در امر آموزش و پرورش در مدارس فعالیت داشتند سعی می کردند به طریق مختلف فرایند تدریس و یادگیری را اصلاح کنند و مسائل و مشکلات آموزشی معلمان را مرتفع نمایند(گوئین،1974). به طور خلاصه راهنمایان آموزشی سعی داشتند با یافتن روش های جدید مدارس را به طور کارآمدتری اداره کنند.
نظارت و راهنمایی تحت عنوان رهبری آموزشی آزادمنشانه
در دهه 1930 به دلیل تاکید اساسی بر نظارت و راهنمایی دموکراتیک یا آزادمنشانه با معلمان به نحوی رفتار میشد که مجبور می شدند فعالیتهایی را که راهنمایان آموزشی بر عهده آنان گذاشته بودند انجام دهند. در این دوره نظام آموزش و پرورش به صورت متمرکز اداره می شد و نظارت و راهنمایی آموزشی که بخشی از آموزش و پرورش قلمداد می گردیدهنوز به صورت دستوری اداره می شد.امروزه این نوع نظام آموزشی را که معمولا در آن اهداف ،خط مشی ها و برنامه های کلی از طرف رده های بالای سازمان تعیین می شود در اصطلاح «سازمان متمرکز» می نامند.
نظارت و راهنمایی تحت عنوان رهبری آموزشی مبتنی بر همکاری گروهی
در دهه 1930 و 1940 وحتی قبل از آن برخی نویسندگانی که در زمینه نظارت و راهنمایی آموزشی تحقیق می کردند آن را نظارت و راهنمایی تعاونی یا مشارکت و همکاری گروهی تلقی می کردند . در این دوره بر مشارکت و همکاری گروهی همه کارکنان مدرسه در بهبود وضع آموزش تاکید می شد.
نظارت و راهنمایی تحت عنوان راهنمایی و ارشاد
از دهه 1930 به بعد مفهوم دیگری در آموزش و پرورش اشاعه یافت که هدف آن فقط راهنمایی معلمان بود.به طور کلی هدف از این نوع نظارت و راهنمایی در مدارس بالا بردن کیفیت آموزش از طریق رفع مشکلات معلمان و دانش آموزان بود.
نظارت و راهنمایی تحت عنوان اصلاح برنامه درسی
این مفهوم در آموزش و پرورش با طرح، تهیه تدوین و سازمان دهی برنامه های درسی آغاز شد. دراین برنامه تجدید نظر در برنامه آموزشی مورد توجه است.
نظارت و راهنمایی تحت عنوان فرآیندهای گروهی
این مفهوم در آموزش و پرورش ابتدا با ارزیابی کار معلم و گرفتن آزمون از دانش آموزان به منظور تعیین میزان موفقیت برنامه های آموزشی آغاز شد.در این مفهوم ،برنامه ریزی آموزشی امری گروهی تلقی می شد نه شخصی یا انفرادی. همچنین در این دوره عمدتا بر ارزیابی معلم از خود بیش از ارزیابی راهنمای آموزشی از معلم تاکید می شد.
نظارت و راهنمایی خلاق یا مبتنی بر خلاقیت
«همه معلمان تازمانی که در حرفه معلمی خدمت می کنند نیاز به ا صلاح شیوه تدریس خود دارندو هر وسیله یا ابزاری که قادر باشد آنها را به صورت معلم استاد درآورد باید در خدمت آنها قرار گیرد»(گوئین،1974)
در این مفهوم به زعم نویسندگان معلم فردی بود که فردیت او به عنوان انسانی کامل و عنصری مستقل در تدریس موفق و کیفی بازتاب می یافت. تغییراتی که در این دوره در اصول نظارت وراهنمایی آموزشی بوجود آمد:
-به منظور ایجاد شرایط مساعد و کسب نتایج مطلوب معلم منشا خلاقیت و ابتکار قرار گرفت.
-معلمان به جای شیوه خاص شیوه های گوناگون تدریس را مورد تاکید قرار دادند.
-نیروی تفکر و اندیشه معلمان محور برنامه آموزشی قرار گرفت.
سرانجام اینکه نظارت و راهنمایی مبتنی بر خلاقیت سعی در پرورش استعدادها و قابلیت های افراددرضمن کار داشت و از طریق زیر به تحقق این اهداف اهتمام می ورزید:
الف) برنا مه ریزی گروهی و تشریک مساعی و ایجاد مهارت در برقراری روابط انسانی خوب و ایجاد فرآیندهای گروهی
ب) هماهنگ کردن خدمات حرفه ای متخصصان و راهنمایان آموزشی در آموزش و پرورش باهم
ج) شرکت دادن کلیه اعضا و کارکنان مدرسه در امور مربوط به مدرسه
د) پژوهش و آزمایش از طریق همه افراد ذی نفع در امر آموزش .
نظارت و راهنمایی تحت عنوان توسعه برنامه درسی
دراین دوره به دلیل رقابت در زمینه های علمی و پیگیری مستمر و جدی تغییرات بسیاری که به منظور اعتلای آموزش و پرورش در برنامه های درسی مدارس ایجاد شده بود و همچنین به دلیل صرف هزینه های فراوان بار دیگر مساله نظارت و راهنمایی آموزشی مورد توجه صاحب نظران قرار گرفت.
نظارت و راهنمایی تحت عنوان راهنمایی بوسیله افراد بومی
نظارت و راهنمایی با این مفهوم از راهنمایی معلمان بوسیله مسولان آموزش و پرورش از خارج از مدرسه شروع شد. نخست مسولان آموزشی رده های بالاتر آموزش و پرورش منطقه بر کار معلمان در مدارس نظارت داشتند سپس این مسولیت بر عهده معلمان برجسته و ممتاز خود مدارس قرار گرفت و... .
مفاهیم و جهت گیری های نظارت و راهنمایی بعد از دهه 1950
نظارت و راهنمایی در دهه 1950 به مفهوم بررسی و تحلیل کل فرآیند تدریس و یادگیری ، هدف ه ، ابزار و وسایل ،روشها ، معلم ، دانش آموز و محیط کار بود.
فعالیت های راهنمایان آموزشی در دهه 1960 به فعالیت در زمینه موضوعات درسی ،تنظیم برنامه های درسی ، سازماندهی تجهیزات و تسهیلات مدرسه ، مشارکت دادن معلمان در تهیه برنامه های درسی و کمک به آنان در تدریس خلاصه می شد.
در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 صاحب نظران در آثار خود عمدتا به تجزیه و تحلیل فرایند تدریس و یادگیری و همچنین گسترش مفهوم جدید نظارت و راهنمایی بالینی پرداختند.
در دهه 1980 راهنمایان آموزشی تحت عنوان معاون آموزشی مدیر یا مدیر برنامه کار می کردند .